عشق

ساخت وبلاگ

اومدم بنویسم تا شاید سبک بشمهرچند که این درد درمان شدنی نیستهیچوقت از این مناسبتها خوشم نمیومدمناسبتهایی که یه زمانی غم نبودنشون اینقدر اذیتت میکنه که میتونه جای خوشی رو بگیرهدلم برات تنگ شد اگه بودی شاید یه کادو واسه تو هم حتما میگرفتیم و این تلخه که نتونستم چیزی برات بخرمتو هیچوقت منتظر کادو نبودی و هیچوقت برات مهم نبود ولی این روزها درد این زخم بیشتر از همیشه میشهاولین سال نبودنت و اولین سال بودنشباز هم تضادی دردآور که باید به تنهایی تحملش کنم چون کس دیگه ای طعم تلخش رو نچشیدهکاش زمان یه کم صبر میکرد تا من یه کم خستگی از تنم بیرون کنم تا بتونم خودم رو جایی بین این همه غم و شادی پیدا کنمنه فرصت غصه و عزا داری بود نه حس و حال شادیخدایا کمکم کن قوی باشم و امروزشون رو تلخ نکنمبه امید خودتکمکم کن عزیزم جات تو قلبمه پس نزار اشکام بی اختیار بریزهدوستت دارم عشق...
ما را در سایت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranpayizii بازدید : 49 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 21:19